تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات در چیست؟

تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات گاهاً آنقدر نامحسوس و ظریف است که حتی برخی از مدیران بازاریابی را نیز سردرگم می‌کند اما این سردرگمی در تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات، در تفاوت بین بازاریابی و فروش مشاهده نمی‌شود؛ زیرا روش فروش با تبلیغات بسیار متفاوت است. فروش و تبلیغات هر دو زیرمجموعه بازاریابی هستند، اما تبلیغات بیشتر با بازاریابی اشتباه گرفته می‌شود تا فروش.

پیش از بررسی بیشتر دلایل تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات در این مقاله، اجازه دهید بفهمیم که چرا اصلاً تبلیغات و بازاریابی وجود دارند؟

 

حوزه اصلی و تخصصی گروه ما مشاوره بازرگانی در آلمان، ثبت شرکت در آلمان و اخذ اقامت آلمان از طریق ثبت شرکت است. در این باره بیشتر بدانید.

ثبت شرکت در آلمان

اقامت آلمان از طریق ثبت شرکت

 

چرا از بازاریابی استفاده می‌شود؟

هنگامی‌که کسب و کارها رشد می‌کنند، می‌خواهند مشتریان بیشتری را جذب کنند و همچنین مشتریان فعلی را حفظ کنند. در چنین زمانی، آنها به بخش بازاریابی مراجعه می‌کنند. بخش بازاریابی در کار تجزیه و تحلیل مشتریان، سپس تجزیه و تحلیل کسب و کار فعلی، تجزیه و تحلیل رقبا و در نهایت ارائه یک برنامه برای بهبود سازمان به طور کلی است تا مشتریان جدید بیشتری جذب و مشتریان فعلی بیشتری حفظ شوند.

برای دستیابی به این هدف، بازاریابی در جبهه‌های مختلفی کار می‌کند:

• اولین جبهه به طور کلی «تحقیقات بازار» است، جایی که بازاریابی سعی می‌کند مشتری را از درون و بیرون درک کند. سعی می‌کند بازار و همچنین نقاط قوت و ضعف خود را درک کند.
• جبهه دوم «تبلیغات» است، جایی که بازاریابی شرکت خود را تبلیغ می‌کند و اینکه چگونه شرکت از رقبا متمایز است. نکته در اینجا تمایز برند از سایرین و همچنین دستیابی به اهداف مختلف تبلیغاتی است.
• جبهه سوم، «فروش بیشتر محصولات» در بازار است. در نتیجه، فعالیت‌های فروش نیز بخشی از بازاریابی هستند، اگرچه امروزه مدیران فروش را می‌بینید که جدا از مدیران بازاریابی ایستاده‌اند؛ چرا که فروش بیشتر بر نتایج بسیار کوتاه مدت متمرکز است و به همین دلیل است که اکثر شرکت‌ها فعالیت‌های فروش و بازاریابی را از هم جدا می‌کنند. با این حال، مدیر تبلیغات و بازاریابی به طور کلی یک فرد خواهد بود.
• جبهه چهارم و یک جبهه بسیار طولانی، «برندسازی شرکت» است تا با مدیریت مشتریان، مشارکت دادن جامعه و همچنین انجام فعالیت‌های مستمر، شرکت را بهبود می‌بخشد. بازاریابی ماهیت جامع‌تری دارد و با مشتریان ورودی و همچنین مشتریان خروجی مرتبط است.

بازاریابی ماهیتی بسیار استراتژیک دارد - به کل سازمان نگاه می‌کند و مسیری را که شرکت باید در آن حرکت کند را تعیین می‌کند. چشم انداز بلندمدتی دارد و از این رو می‌تواند درست را از نادرست تشخیص دهد. اگر یک بخش در حال انجام یک حرکت اشتباه است، این بازاریابی است که آن بخش را کنترل می‌کند.

در نتیجه، دامنه بازاریابی درون سازمانی بزرگتر از تبلیغات است و تبلیغات زیرمجموعه بازاریابی است.

 

چرا از تبلیغات استفاده می‌شود؟

تبلیغات نقشی متمرکز در سازمان دارد. تبلیغات استفاده از رسانه‌های جمعی یا هر وسیله رسانه‌ای دیگر برای برقراری ارتباط بین شرکت و مشتریان است. اساساً بازاریابی یک چشم انداز و مأموریت را برای شرکت تشکیل می‌دهد. وظیفه تبلیغات انتقال ارزش‌های برند و همچنین تبلیغ و جذب مشتریان بیشتر به شرکت است.

به دلایل زیادی می‌توان از تبلیغات استفاده کرد. می‌توان از آن برای جذب مشتریان بیشتر به یک محصول از برند استفاده کرد، می‌توان از آن برای یادآوری برند (Brand Recall) استفاده کرد، می‌توان از آن برای معرفی محصولات جدید در بازار یا برای بسیاری موارد دیگر استفاده کرد. تبلیغات بخشی از برنامه بازاریابی است و اگر شرکتی ایده بازاریابی داشته باشد، کار تبلیغات است که آن ایده را به اشتراک بگذارد.

بخش تبلیغات چرخ دنده‌های زیادی دارد. آژانس‌های خلاق ایده‌ها و خلاقیت‌های تبلیغاتی را ارائه می‌کنند که سپس توسط بخش بازاریابی تأیید می‌شوند. سپس یک برنامه تبلیغاتی تهیه می‌شود که شامل برنامه ریزی رسانه و خرید رسانه می‌شود. در نهایت این طرح تبلیغاتی برای دستیابی به مشتریان بیشتر و آگاهی مشتریان از برند اجرا می‌شود.

نکته مهم در تبلیغات استفاده از رسانه های مناسب برای جایگاه درست برند است. به دلیل نرخ خرید رسانه‌های جمعی، تبلیغات ماهیتاً بسیار پرهزینه است. مشکل دیگر تبلیغات این است که ردیابی تبلیغات و عملکرد آنها دشوار است. با این حال، این مشکل در تبلیغات دیجیتال یا بازاریابی دیجیتال وجود ندارد.

بنابراین، می‌توانیم ببینیم که اگرچه تبلیغات به‌عنوان یک تجارت بسیار بزرگ است، اما بخشی از بازاریابی است و عمدتاً به یک طریق ارتباط با مشتریان را انجام می‌دهد. اخیراً بسیاری از ارتباطات دو طرفه به دلیل استفاده از شبکه‌های اجتماعی و وبسایت‌ها ایجاد شده است.

اما در داخل سازمان، دامنه بازاریابی از تبلیغات بیشتر است. در سطح مشتری، از آنجا که تبلیغات به مخاطبان زیادی می‌رسد، دامنه تبلیغات از بازاریابی بزرگتر است.

 

یکی دیگر از خدمات گروه ما حسابداری و مشاوره مالیاتی در آلمان است که داشتن اطلاعات در این زمینه خالی از لطف نیست.

حسابداری و مشاوره مالیاتی در آلمان

 

 

 

تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات چیست؟

برای توضیح تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات، جدول زیر را ایجاد کرده‌ایم که می‌توانید به تفاوت های اصلی بین بازاریابی و تبلیغات توجه کنید.

بازاریابی	تبلیغات
بازاریابی دارای زیرمجموعه های مختلفی مانند فروش، روابط عمومی، تحقیقات بازار، ارتباطات، برندسازی، استراتژی و غیره است.	تبلیغات زیرمجموعه‌ای از بازاریابی است و عمدتاً در ارتباط بین شرکت به مشتریان است.
بازاریابی هم از استراتژی کشش و هم از استراتژی فشار استفاده می‌کند و مشتری را به سمت برند جذب می‌کند و همچنین محصول را به سمت مشتری سوق می‌دهد.	تبلیغات از استراتژی کشش استفاده می‌کند و مشتری را به سمت برند جذب می‌کند.
بازاریابی برای افزایش فروش برند، تبلیغ برند، تحقیق در مورد محصولات جدید و بازارهای جدید، ایجاد ارزش ویژه برند و سایر وظایف تحت مدیریت بازاریابی استفاده می‌شود.	از تبلیغات برای اهداف مختلفی مانند یادآوری برند، معرفی محصول، ارتباطات و موارد دیگر استفاده می‌شود.
بازاریابی همیشه به دنبال همه استراتژی‌های مختلف است که می‌توانند به رشد برند کمک کنند، اما بودجه عمده را به تبلیغات اختصاص می‌دهند.	تبلیغات بودجه عمده‌ای از بازاریابی را اشغال می‌کند.
بازاریابی خلاقانه است اما بیشتر فرآیند محور است و سعی می‌کند یک فرآیند جامع را در تمام بخش‌ها برای رضایت مشتری ایجاد کند.	تبلیغات یک فرآیند بسیار خلاقانه است و نیاز به درک عالی از طرز فکر مشتری دارد.
یک مدیر بازاریابی اصول تبلیغات را می‌داند اما در عین حال روی همه زمینه‌های دیگر مانند تحقیقات بازاریابی، برندینگ و موارد دیگر تمرکز می‌کند.	یک مدیر تبلیغات فقط بر تبلیغات متمرکز است و نه همه فرآیندهای دیگر در بازاریابی.
از آنجایی که تبلیغات بخشی از بازاریابی است، بخش بازاریابی نیز با همان آژانس‌هایی مانند تبلیغات سروکار دارد، اما غیر از آن با آژانس‌های تحقیقات بازار، آژانس‌های روابط عمومی، آژانس‌های طراحی گرافیک، آژانس‌های نمایشگاهی و تجاری و غیره سروکار دارد.	بخش تبلیغات به طور کلی با آژانس‌های خلاق، آژانس‌های تبلیغاتی، آژانس‌های رسانه‌ای و غیره سروکار دارد.
تعاملات بازاریابی بیشتر مبتنی بر فرآیند و کیفیت است. نحوه تعامل یک مدیر اجرایی مشتری با مشتری، یا نحوه برخورد تیم فروش با مشتری بالقوه، رویه‌های کیفی هستند و هدفمند نیستند.	تعامل تبلیغاتی به طور پیش فرض کمی است. برای تبلیغ یا جلب توجه باید تبلیغات را بخرید. آگهی‌های تلویزیونی، اجاره بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر و حتی تبلیغات در فضای مجازی مواردی از این قبیل هستند.
بازاریابی ماهیتی کل نگر دارد و می‌خواهد سازمان را به عنوان یک کل بهبود بخشد و مسئول تجربه مشتریان در نقاط مختلف تماس از جمله فروش، خدمات پس از فروش و موارد دیگر است.	تبلیغات بر انتقال ارزش‌ها به مشتری متمرکز است. این تنها خط تمرکزی است که تبلیغات دارد.

 

سال‌ها فعالیت بعنوان مشاور در خرید صنعتی این فرصت را به من داده است تا از موقعیت‌های متفاوتی که پیش رو داشته‌ام، کسب تجربه کنم. این تجارب می‌تواند در راه اندازی و فعال نمودن شرکت نوپای شما در آلمان مثمرثمر باشد.

مشاوره خرید صنعتی

 

چرا مردم بین تبلیغات و بازاریابی گیج می‌شوند؟

بین بازاریابی تبلیغاتی همپوشانی زیادی وجود دارد. یکی از مواردی که در آن همپوشانی وجود دارد، درک مشتری است. هم بازاریابی و هم تبلیغات شامل تحقیقات بازار برای درک مشتری و اجرای طرح‌های بازاریابی یا طرح‌های تبلیغاتی است.

به طور مشابه، هر دو اصول موقعیت یابی را نیز دربرمی‌گیرند، زیرا هم بازاریابی و هم تبلیغات، برند را به طور جداگانه موقعیت می‌دهند. اگر یک برند باید به موقعیت برتر دست یابد، تبلیغات باید رسانه‌های گران قیمت را خریداری کند؛ در حالی که بازاریابی توزیع محصول را فقط در مناطق برتر قرار می‌دهد.

به طور مشابه، اصولی مانند تقسیم‌بندی بازار، هدف‌گیری و سایر موارد نیز در هر دو نقش دارند. از این رو، مردم با توجه به تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات گیج می‌شوند.

 

از دیگر خدماتی که باید پس از ثبت شرکت در آلمان از آن بهره ببرید، خدمات حقوقی و خدمات ویرچوال آفیس در آلمان است. با کلیک بر لینک های زیر با این خدمات آشنا می‌شوید.

خدمات حقوقی در آلمان

خدمات ویرچوال آفیس در آلمان