مشاوره تلفنی رزرو وقت
خدمات ویژه برای شرکت های ثبت شده در آلمان

انواع مختلف بازار هدف بر مبنای بخش بندی

انواع مختلف بازار هدف بر مبنای بخش بندی

پس از بخش بندی کالا (با روش‌های مختلف)، با بازارهای هدف برای فروش محصول و خدمات خود رو‌به‌رو خواهید شد. ویژگی ‌این بازارها ممکن است با توجه به نوع بخش ‌بندی شما متفاوت باشد.

اگر شما بخش ‌بندی را بر مبنای عوامل جمعیت شناختی انجام دهید، بازار هدف می‌تواند براساس درآمد، جنسیت یا سن متفاوت باشد.

اگر بخش‌ بندی را بر مبنای عوامل روانشناختی انجام دهید، نوع بازار هدف می‌تواند بر اساس علایق و فعالیت‌های مصرف کننده متفاوت باشد.

بنابراین بر اساس نوع بخش‌ بندی، نوع بازار هدف نیز متفاوت خواهد بود. در اینجا انواع مختلف از بازارهای هدف را بر اساس انواع بخش‌بندی به شما معرفی می‌کنیم.

 

حوزه اصلی و تخصصی گروه ما ثبت شرکت در آلمان و اخذ اقامت آلمان از طریق ثبت شرکت است. در این باره بیشتر بدانید.

ثبت شرکت در آلمان

اقامت آلمان از طریق ثبت شرکت

 

بازارهای هدف بر اساس بخش‌ بندی جمعیت شناختی

زمانی‌که بخش بندی برمبنای جمعیت شناختی انجام می‌شود، 9 نوع بازار هدف وجود خواهد داشت:

۱- سن: بازار هدف می‌تواند برمبنای سن باشد. بهترین مثال لباس است که براساس سن افراد می‌تواند متفاوت باشد.

۲- جنسیت: همانند مثال لباس، ممکن است تصمیم بگیرید که لباس‌ها را فقط به یک جنسیت به بازار عرضه نمایید، پس بازار هدف شما بر مبنای جنسیت می‌تواند دارای 2 نوع باشد که طبیعتاً محصولات شما برای هر کدام از آنها متفاوت خواهد بود.

۳- نژاد: بسیاری از تصمیم‌گیری‌های افراد برمبنای ریشه نژادی آنهاست. نژاد، تأثیر زیادی بر تصمیم گیری‌های خرید دارد. بنابراین یک مشتری آسیایی دارای رفتار خرید متفاوتی نسبت به یک مشتری آمریکایی است.

۴- درآمد: برند رولکس مثال خوبی است از محصولات گران قیمت که بازار هدف آن مبتنی بر درآمد است. البته، قابل ذکر است که درآمد می‌تواند یک عامل روانشناختی هم باشد.

۵- دین و مذهب: بسیاری از افراد نژاد و مذهب را با هم اشتباه می‌گیرند اما شما نباید این اشتباه را انجام دهید. آسیایی‌ها مذاهب گوناگونی دارند و هر کشوری که می‌روید دارای مذاهب مختلفی است. همچنین اینکه فکر کنید که مسیحیان دارای یک مذهب مشابه هستند نیز اشتباه است. مسیحیان هم مذاهب مختلفی دارند. بنابراین اگر بازار هدف شما مبتنی بر دین و مذهب باشد، باید براساس تنوع مذاهب تصمیم گیری کنید.

۶- شغل یا حرفه: یک داروی ضد آلرژی برای یک مهندس به بازار عرضه نمی‌شود، بنابراین محصولی که برای یک شغل خاص تولید می‌شود نمی‌تواند بازارهای هدف دیگر را مورد هدف قرار دهد. این موضوعی است که شما باید بازار هدف خود را با آن تطابق دهید.

۷- تعداد اعضای خانواد (اندازه خانوار): برندهای اسکورپیو، رنو داستر یا تویوتا اینووا اغلب خانواده‌های بزرگ (با تعداد بیشتر) را مورد هدف قرار می‌دهند. یا جایی که باید به صورت گروهی سفر بروند. بنابراین اندازه خانواده نیز یکی دیگر از گروه‌های بازار هدف است.

۸- موقعیت جغرافیایی: اگر رستورانی نزیک خانه شما باشد، بازاریابی برای افرادی که خانه‌شان نسبت به شما دورتر است رستوران را با شکست مواجه خواهد کرد. بنابراین بازار هدف افرادی هستند که نزدیک به رستوران هستند زیرا مدت زمان لازم برای طی کردن مسیر برای رفتن به رستوران با در نظر گرفتن اینکه در کدام رستوران شام صرف شود بسیار مهم است.

۹- کد پستی: بسیاری از شرکت‌های FMCG یا خرده فروشان کوچک و دست فروشان، مشتریان خود را براساس کد پستی، هدف قرار می‌ دهند.

در بالا تمام انواع بازارهای هدف مبتنی بر عوامل جمعیت شناختی بیان شد. اما با در نظرگرفتن افزایش رقابت، انواع دیگری از بخش ‌بندی نیز وجود دارد که اهمیت بسیار زیادی دارند. بر اساس این نوع بخش‌ بندی، بازار هدف نیز می‌تواند متفاوت باشد.

 

یکی دیگر از خدمات گروه ما حسابداری و مشاوره مالیاتی در آلمان است که داشتن اطلاعات در این زمینه خالی از لطف نیست.

حسابداری و مشاوره مالیاتی در آلمان

 

بازارهای هدف بر اساس بخش‌ بندی روانشناختی

۱- فعالیت‌های مصرف کننده: بازار هدف برندهای آدیداس، ریبوک و نایک براساس فعالیت مصرف کننده شکل می گیرند با شعار «از لحاظ جسمی متناسب ماندن». با این ایدئولوژی، نایک و ریبوک با قدرت کفش‌های ورزشی خود را به بازار عرضه می‌کنند. این ۳ برند، برترین برندها برای اینگونه فعالیت‌ها هستند.

۲- علایق: به مثال در مورد کفش ادامه می‌دهیم، اگر شخصی برند Jimmy Choo را خریداری کند، نشان دهنده این است که درآمد خوبی دارد که می‌تواند چنین برند برتری را خریداری کند و شاید علاقمند به جمع‌آوری کلکسیونی از انواع کفش‌ها باشد. همانطور که بسیاری از مردم علاقمند به جمع‌آوری عتیقه یا تمبر هستند. در حقیقت، اگر مصرف کننده را طبق علایق او مورد هدف قرار دهید، می توانید انتظار معامله پر سودی را داشته باشید.

۳- عقاید و نظرات: کدام مجله را می‌خوانید یا کدام وبلاگ را دنبال می‌کنید؟ اگر این سؤال را از هر فردی بپرسید، هر کدام پاسخی متفاوت به این سؤال خواهند داد. این به این دلیل است که مردم چیزهایی را دنبال می‌کنند که از نظر آنها خوب است و نظر مردم همیشه متفاوت است. برخی از افراد ممکن است مطالبی را که در مجله‌های مربوط به هالیوود نوشته می‌شود چرند بدانند، در حالی که افراد دیگر مطالب علمی و تکنولوژی مبتنی بر وبلاگ‌ها را مفید بدانند.

 

 

بازارهای هدف بر اساس کاربرد محصول

۱- استفاده برای فرصت‌ها و مناسبت‌ها: یکی از بهترین برندهایی که براساس فرصت‌ها و مناسبت‌ها به بازار عرضه می‌شود، Dairy milk Cadbury (شکلات‌های شیری) است. به یک جشن فکر کنید و شکلات‌های مخصوص مهمانی Cadbury را به خاطر خواهید آورید. Cadbury می‌تواند یک هدیه خوب مناسبتی به شمار رود.

۲- استفاده در شرایط و موقعیت‌های خاص: چه زمانی از چتر استفاده می‌کنید؟ یا چه زمانی از یک صفحه خورشیدی استفاده می‌کنید؟ هر دوی آنها براساس شرایط خاص استفاده می‌شوند. زمانی که باران می‌بارد از چتر استفاده می‌کنید و زمانی که هوا گرم یا آفتابی باشد از صفحه خورشیدی استفاده می‌کنید. بنابراین اینها بازارهای هدف برمبنای استفاده موقعیتی هستند.

۳- نوع استفاده: بسیاری از مشتریان از محصولات خاصی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال چاپگر خانگی HP یا Hewlett Packard بسیار متفاوت است و مکانیزم دوباره پر کردن آن هم نسبت به چاپگرهای دیگر آسان تر است. بنابراین یک محصول براساس نوع استفاده آن می‌تواند بازار هدف متفاوتی داشته باشد.

 

از دیگر خدماتی که باید پس از ثبت شرکت در آلمان از آن بهره ببرید، خدمات حقوقی و خدمات ویرچوال آفیس در آلمان است. با کلیک بر لینک های زیر با این خدمات آشنا می‌شوید.

خدمات حقوقی در آلمان

خدمات ویرچوال آفیس در آلمان

 

بازار هدف براساس ارجحیت برند

بسیاری از مردم فقط لپ تاپ با برند Dell را ترجیح می‌دهند. حتی اگر مجبور باشند که لب تاب خود را پس از مدتی تعویض کنند و یا لب تاب جدید بخرند باز هم به سراغ برند Dell می روند. این سهم از وفاداری به یک برند می تواند مبنای بازار هدف قرار گیرد. بد نیست بدانید که بر اساس ارجحیت برند، سه نوع مشتری وجود دارد:

۱- مشتریان وفادار به برند: مشتریانی مانند من به یک برندی که خوب است، توجه دارند و برند خود را تغییر نمی‌دهند.

۲- مشتریان برندشناس (آگاه به برند): مشتریانی هستند که همیشه برند خود را تغییر می‌دهند و شما باید این مشتریان را مورد هدف قرار دهید تا به سمت برند خود برگردانید.

۳- مشتریان ناآگاه: زمانی که شما خود را به عنوان برند به دیگران معرفی می‌کنید، این مشتریان بازار هدف شما هستند. بعنوان مثال برند Baidu در چین شناخته شده است، اما در بسیاری از کشورها شناخته شده نیست.

 

بازار هدف براساس فرآیند تصمیم‌گیری

در موارد سازمانی، تصمیم‌گیری کاملاً متفاوت است و ممکن است زمانبر باشد. بازاریابی برای OEM و سازمان های دولتی نوعی از بازار هدف هستند که بر مبنای تصمیم گیری شکل می گیرند.در این سازمان‌ها، تصمیمات بزرگ هستند و ارزش سفارشات نیز زیاد است. اما فرآیند تصمیم گیری آهسته و خسته کننده است.

همانطور که می‌بینید، شما فرآیند بخش ‌بندی را انجام می‌دهید و سپس مشتریان خود را مورد هدف قرار می‌دهید. با توجه به وجود انواع مختلفی از بازارهای هدف، برنامه‌ریزی شما باید متناسب باشد تا بازار هدف خود را بدست آورید. شما نمی‌توانید به صورت تصادفی برنامه‌ریزی کنید. به عبارتی دیگر، موقعیت یابی نیز بخشی از برنامه ریزی است.

شما باید بازار هدف را متناسب با موقعیت دلخواهی که در ذهن دارید در نظر بگیرید. همه برندها نمی‌توانند برتر و بهتر باشند اما زمانی که منابع محدودی داشتید، ممکن است به رتبه پنجم دست پیداکنید. حتی با منابع کمتر، این موقعیتی خوب است. نگران نباشید، بعد از هدف گذاری، موقعیت یابی و داشتن استراتژی، با گذشت زمان بیزینس شما رشد خواهد کرد.